Search

تاریخچه و افسانه‌های جراحی مغز و اعصاب

تاریخچه جراحی مغز و اعصاب

در تاریخچه جراحی مغز و اعصاب که مربوط به هزاران سال پیش، یک شیوه خاص جراحی به نام (Trepanation) وجود داشت که در آن جمجمه سر بیمار را با نوعی مته بخصوص سوراخ می‌کردند. مردم دنیای باستان از این شیوه جراحی خشن چه منظوری داشتند؟ شیوه‌ای که با ایجاد یک سوراخ در جمجمه فرد زنده و برداشتن لایه‌های استخوان با ابزارهای تیز صورت می‌گرفت. آیا همانطور که در کتاب سینوهه، طبیب مخصوص مصری آمده روایت بخارهای زائد مغز واقعیت دارد؟

من دکتر محسن القاسی جراح مغز و اعصاب در این پادکست با شما هستم تا از تجربیات و دانشم درباره جراحی مغز و اعصاب صحبت کنم.
در قسمت اول موج اعصاب درباره تاریخچه شگفت‌انگیز جراحی مغز و اعصاب، اطلاعات جالبی خواهیم شنید.

با ما در موج اعصاب همراه باشید تا در این باره بیشتر بدانیم.

سابقه باستانی جراحی مغز

تا امروز باستان‌شناسان، هزاران جمجمه را از نقاط مختلف دنیا و از زیرزمین بیرون کشیده‌اند که بر روی آن‌ها آثار و نشانه‌های سوراخ کردن جمجمه قابل‌دیدن است. هنوز برای دانشمندان عصر حاضر، دلیل انجام این کار کاملا مشخص نیست. انسان‌شناسان در مورد جمجمه‌هایی که در آفریقا و پلی‌نزی در قرن ۲۰ میلادی پیدا کرده‌اند، می‌گویند سوراخ کردن جمجمه برای درمان درد، راهکاری برای بیماری‌های اعصاب یا آسیب به جمجمه انجام شده است.
در بسیاری از جمجمه‌های سوراخ‌ شده مربوط به آن دوران، علائمی از زخم‌های جمجمه یا بیماری‌های عصبی را می‌توان یافت. اما باز هم نمی‌توان آن‌ها را سند یقطعی تصور کرد. جدای از مسائل درمانی، محققان تا مدت‌ها بر این باور بودند که انسان‌های عصر باستان برای سوراخ کردن جمجمه دلیل دیگری داشتند: آیین.

قدیمی ترین مدرک کشف شده 

قدیمی‌ترین مدرک آشکار در مورد سوراخ کردن جمجمه به حدود ۷ هزار سال پیش برمی‌گردد. باستان‌شناسان به تازگی بهترین شاهد شکافتن جمجمه را به خاطر یک آداب آیینی کشف کرده‌اند.
توجه کنید که سوراخ کردن جمجمه در نقاط مختلف دنیا اعم از یونان باستان، شمال و جنوب آمریکا، آفریقا، پلی‌نزی و حتی شرق دور شایع بوده است. شواهد نشان می‌دهد مردم در جاهای مختلف به نوعی استقلال در روش انجام این کار دست پیدا کرده بودند.
در اواخر قرون وسطی سوراخ کردن جمجمه، توسط بسیاری از فرهنگ‌ها ممنوع اعلام شد اما در بعضی از نقاط دورافتاده جهان، بالاخص در آفریقا و پلی‌نزی کسانی بودند که این کار را تا اوایل قرن ۲۰ میلادی انجام می‌دادند.
بر اساس نخستین نوشته‌های دانشمندان، انسان‌های باستان، بر اساس یک آئین جمجمه را برای خارج یا حتی وارد کردن روح به بدن سوراخ می‌کردند.
با وجود این در یک بخش دورافتاده و کوچک روسیه، باستان‌شناسان توانستند بهترین مدرک را دال بر اینکه اینکار به خاطر آیین‌های مذهبی انجام شده، پیدا کنند. داستان این ماجرا از سال ۱۹۹۷ میلادی آغاز شد.

جراحی مغز در عصر مس

باستان‌شناسان یک مقبره ماقبل تاریخ را در نزدیکی شهر روستوف-اون- دون (Rostov-on-Don) در جنوب روسیه و نزدیک به نواحی شمالی دریای سیاه حفاری کردند. در این سایت ۳۵ اسکلت انسانی کشف شد که در ۲۰ مقبره جداگانه دفن شده بودند. باستان‌شناسان از روی روش دفن، تاریخچه این مقبره را حدود ۵ الی ۳ هزار سال قبل از میلاد مسیح تخمین زدند، دوره‌ای از تاریخ که به آن عصر مس گفته می‌شود.
در یکی از این مقبره‌ها، اسکلت ۵ انسان بالغ به همراه یک نوزاد تقریبا ۱ یا ۲ ساله و یک دختر جوان ۱۵ الی ۱۶ ساله کشف شد. اتفاق جالب در مورد این مقبره آن بود که از بین تدفین‌شدگان دقیقا دو زن، دو مرد و همان دختر ۱۵ الی ۱۶ ساله جمجمه‌هایشان سوراخ شده بود. و روی هر جمجمه تنها یک سوراخ ایجاد شده بود.
تجزیه و تحلیل این معما را باستان‌شناس مشهور روسی النا باتیوا برعهده گرفت. او متوجه شد محل حفر سوراخ در همه جمجمه‌ها دقیقا یک نقطه بود، جایی که به آن (Obelion) گفته می‌شود.
اوبلیون نقطه‌ای روی درز سهمی جمجمه در محل تقاطع این درز با خط مابین سوراخ‌های آهیانه‌ای جمجمه است. شکاف جمجمه در نقطه اوبلیون خیلی مشکوک است چرا که اوبلیون جایی است که اگر آن را باز کنند، نه‌تنها احتمال خونریزی شدید بلکه حتی احتمال مرگ وجود دارد.
تجزیه و تحلیل‌های مقبره مذکور نشان داد که ساکنان عصر مس در روسیه به طور قطع دلیل خوبی برای سوراخ کردن جمجمه‌ها آنهم بدین‌شکل داشته‌اند چرا که هیچ‌کدام از جمجمه‌هایی که در این منطقه یافته و سوراخ شده بودند، نشانی از جراحت یا بیماری خاص نداشتند.
با ادامه تحقیقات باتیوا، توسط باستان‌شناسان دیگر این موضوع مطرح شد که ظاهرا جنوب روسیه در عصر مس، خاستگاه سوراخ کردن مغز به دلایل آیینی بوده است. اما هنوز نمی‌دانیم که دقیقا چرا گذشتگان ما مغز سر را می‌شکافتند. کاری که در کتاب سینوهه پزشک مصری نیز به آن اشاره شده است.
امروزه فقط آفریقایی‌ها نیستند که شکافتن جمجمه را به مقاصد غیر پزشکی انجام می‌دهند. بارت هیوز یک مرد هلندی بود که چندین سال در آمستردام مشغول فراگرفتن پزشکی بود، اما به خاطر اعتیاد به ماری جوانا و LSD و همچنین افکار و نظریات عجیب و غریبش هیچگاه مدرکی دریافت نکرد. او در سال ۱۹۶۲ نظریه عجیبی داد که بر مبنای آن بسته شدن ملاج‌های انسان، قوه خلاقیت و انرژی‌اش را کاهش می‌دهد. در سال ۱۹۶۵ او با بیهوشی موضعی، یک مته الکتریکی و چاقوی جراحی، جمجمه خودش را سوراخ کرد! بعد از این کار او دستگیر شد و برای مدتی به بیمارستان روانپزشکی فرستاده شد.
اما در کمال تعجب او پیروانی هم برای خود پیدا کرده است که یکی از مشهورترین آنها پیتر هالورسن بوده است، کسی که در سال ۱۹۹۷ «گروه بین‌المللی مدافعان شکافتن جمجمه» را تأسیس کرد، انجمنی که وب سایتی هم دارد! هالورسن در سال ۱۹۷۲ سوراخی در جمجمه خودش ایجاد کرد.

باز کردن قفل دستگاه عصبی و مغزی در هند و چین

سوراخ كردن جمجمه به عنوان روشی برای رسوخ به سیستم بسته و باز كردن «قفل» دستگاه عصبی و مغز، در چین و هندوستان نیز در جریان بوده است .
یافته‌های اخیر كه حاوی جمجمه یك طفل هیدروسفال در ویلایی در حوالی شهر روم است، نشان می‌دهد یك دیفكت مصنوعی در قسمت قدامی سر طفل از راه جراحی صورت گرفته که بیانگر این است که در ایتالیای دوران باستان، جراحی مغز تنها برای حوادث سیستم عصبی صورت نمی‌گرفته بلكه برای درمان بیماریهای مادرزادی و حتی زیبایی نیز انجام می‌‌شده است.
بقراط که ۴۶۰ سال قبل ازمیلاد مسیح به دنیا آمد، شیوه‌های متفاوت و وسایل سوراخ كردن جمجمه را با چنان دقتی تشریح كرده كه به نظر می‌رسد با ابزارهای امروزی تفاوت زیادی ندارد.
او همچنین درباره طرز كشش فقرات شكسته با استفاده از یك نردبام و كشش بیمار با طناب نوشته است. او بیماریهای فلج عصب صورتی نوع موقت و دائمی، درد«سیاتیكی» و انواع سردردها و تغییرات بینایی و تهوع و استفراغ را نیز تشخیص داده است.
جالینوس پزشک معروف دیگر نیز 129 سال بعد از میلاد مسیح به دنیا آمد و اهل پرگاتوون بود. بیشتر نوشته‌های او مربوط به تقسیم‌بندی بیماری‌ها، كالبدشكافی و فیزیولوژی یا كاركرد اعضاء هستند.
همه این اطلاعات در پیشرفت جراحی اعصاب مدرن نقش مهمی داشته است. در نهمین كتاب تكنیك‌های كالبد شكافی، جالینوس به وضوح نقش قطع عرض نخاع و فلجی ناشی از آن در زیر محل برش را تشریح می‌كند. اصطلاح «كوموشیوسربری» یا تكان مغزی به عنوان یکی از دلایل اغماء یادگار اوست. او اغماء را به عنوان یك خواب عمیق بیمارگونه كه بیشتر در صدمات مغزی دیده می‌شود، تعریف می‌کند.
بد نیست بدانید اولین پزشکان ایران باستان مغان یا روحانیون بودند. مغان در بخش غربی ایران قدیم یعنی سرزمین ماد زندگی می‌کردند که درمان بیماری‌های روحی و جسمی مردم کارشان بود. آنها هم پزشک بودند، هم روان‌پزشک. با ذکر و دعا و سرود،‌ روان‌پزشکی می‌کردند و با دارو و چاقو، پزشکی.
پزشکی در ایران قدیم به 3 شاخه یا تخصص اصلی تقسیم می‌شد: دارو پزشکی یا گیاه پزشکی، جراحی یا کارد پزشکی و روان‌پزشکی.
مادها در قدیم همسایه شرقی اروپایی‌ها بودند. اولین گیاهان دارویی از سرزمین ماد به غرب رفت و کلمه ماد (Media) بعدها ریشه وا‍ژه «Medicine» در زبان‌های لاتین شد.
آثار اولین جراحی مغز در تاریخ نیز متعلق به دختر 13 ساله‌ای است که 4800سال پیش در شهر سوخته در سیستان زندگی می‌کرده است. بیماری او باعث زیاد شدن فشار بر مغز می‌شده که برای درمان، جمجمه را سوراخ کرده‌اند. ترمیم استخوان‌ها نشان می‌دهد که دختر بعد از جراحی زنده مانده و عمل، موفقیت‌آمیز بوده است. با همه این اوصاف دانش امروزی ما از جراحی اعصاب تا حد زیادی مدیون یك دانشمند ایرانی است.

تشریح آناتومی نخاع و ستون توسط ابن‌سینا

ابن سینا در كتاب معروفش قانون، آناتومی نخاع و ستون فقرات را با توضیحات دقیق و فراوان در ۸ فصل بیان کرده و عملكرد آنها را در هر قسمت به شکل جداگانه توضیح داده است. او حتی آناتومی و عملكرد مفاصل بین مهره‌ای را با دقت و وسواس كم‌نظیری تشریح کرده است.به دلیل اهمیت کارهای ابن سینا، کتاب قانون او تا اواخر قرن هجدهم در بیشتر مدارس پزشكی سراسر اروپا تدریس می‌شد.
با این حال پس از یك سكوت علمی طولانی در مغرب ‌زمین و با اولین نسیم رنسانس، شیوه‌های جراحی، شامل روش‌های رسوخ به سیستم اعصاب مركزی بر مبنای علوم دقیق در مدارس پزشكی اروپا رواج یافت. نوشته‌هایی متعلق به قرن سیزدهم درباره جراحی اعصاب در بولوگنا و میلان، وجود دارد.
هم‌چنین مداركی دال بر باز كردن سخت شامه مغز برای تخلیه خونریزی زیر سخت شامه توسط جراحان ایتالیایی از قرن هفدهم به دست آمده است.
با اینهمه چهار پیشرفت مجزا باعث انقلابی در پزشكی و جراحی شد که در نهایت پیشرفت قابل توجه جراحی اعصاب را در پی داشت. یکی از این پیشرفت‌ها امكان ورود و سپس بستن اعضاء خونریزی و با امنیت نسبی به خاطر تولید گسترده ضد عفونی‌كننده‌ها در سال ۱۸۶۷ و كشف تكنیك آسپسی توسط لرد جوزف لیستر در سال ۱۸۹۱بود.
به ثمر رسیدن تكنیك بیهوشی و بی‌حسی موضعی در سال ۱۸۴۶ و كشف نقشه عملكرد مغزی در قرن نوزدهم دستاوردهای دیگری بودند که باعث شدند جراحی اعصاب به عنوان زیرمجموعه جراحی عمومی به خوبی شناخته شود.
ضمن اینکه جراحان مرتبا تكنیك‌های جدیدی را برای خارج كردن تومورهای رایج مغزی و نخاعی ابداع و اجرا می‌كردند. در سال ۱۸۸۵ فرانسیسكو دورانته اهل رم مننژیم بزرگی را درخانم ۳۵ ساله‌ای عمل كرد. این بیماری در پیگیری ۱۱ ساله پس از عمل هم نشانه‌ای از عود بیماری بروز نداد.
ویكتور هورسلی جراح دیگری بود که خدمات بسیاری به علم جراحی اعصاب كرد ولی امروزه بیشتر به خاطر جراحی تومور نخاعی در سال ۱۸۸۷ و همچنین تشریح دستگاه استرئوتاكسی با همكاری رابرد كلارك در یادها زنده است.
هاروی ویلیامز كوشینگ که در سال۱869به دنیا آمد و شاگرد و همكار هوشمند او والتر ادوارد دندی متولد۱۸۸۶ دو جراح شجاعی هستند كه بیش از همه در پایه‌گذاری علم جراحی اعصاب مدرن و امروزی سهیم‌اند.
این دو نفر در واقع جراحی اعصاب را از نوزادی به دوره كودكی هدایت كرده‌اند. هاروی كوشینگ از دانشگاه جانز هاپكینز تمام زندگی خود را صرف جراحی اعصاب كرد و در حقیقت در اثر این زحمات بود كه جراحی اعصاب به علمی مجزا و مستقل تبدیل شد. او و همكارش علاوه بر بسیاری ابداعات در جراحی اعصاب، تكنیك‌های اعمال جراحی را استاندارد كردند، که موجب کاهش چند برابری مرگ و میر شد. آنها برای خارج كردن تومورها و درمان هیدروسفالی ابداعات بسیاری به كار بردند. نوآوری كوشینگ در الكتروكوتری، كلیپ‌های هموستاز، وواكس استخوانی خدماتی هستند كه حتی امروزه نیز بدون آنها اعمال جراحی اعصاب با مشكل روبرو خواهد بود.
معرفی پنوموونتریكولوگرافی، پنوموآنسفالوگرافی توسط دندی در سال ۱۹۱۹ و بعدها به کارگیری تكنیك‌های متنوع رادیولوژی مثل میلوگرافی توسط میكسترو بار در سال ۱۹۳۴ و آنژیوگرافی سر – سیستم بسته و راز آلود عصبی را برای كشف و نظر باز کرد.
دهه‌های بعدی با اختراع متدهای پیشرفته رادیولوژیكی مثل سی‌تی‌اسكن و MRI، جراحی اعصاب وارد افق‌های بی‌نظیری شد. در حقیقت، وضعیت فعلی این هنر –دانش از یكسو مدیون تحولات شگفت‌انگیز رادیولوژی تشخیصی و از سوی دیگر مدیون فداكاری و از خودگذشتگی جراحان اعصابی مثل كوشینگ و دندی است.

دهه‌های بعدی با اختراع متدهای پیشرفته رادیولوژیكی مثل سی‌تی‌اسكن و MRI، جراحی اعصاب وارد افق‌های بی‌نظیری شد. در حقیقت، وضعیت فعلی این هنر –دانش از یكسو مدیون تحولات شگفت‌انگیز رادیولوژی تشخیصی و از سوی دیگر مدیون فداكاری و از خودگذشتگی جراحان اعصابی مثل كوشینگ و دندی است.

دکتر محسن القاسی متخصص جراحى مغز و اعصاب، دیسک و ستون فقرات وجراحی قاعده جمجمه از دانشگاه علوم پزشکى ایران مى باشد.دکتر القاسی تاکنون چندین هزار جراحى موفق در زمینه هاى فوق انجام داده و کارنامه درخشانى در این خصوص دارند.

مقالات مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Search